با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Call Girl

ˈkɒlˈɡɜːrl kɔːlɡɜːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    فاحشه تلفونی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد call girl

  1. noun female prostitute
    Synonyms: B-girl, harlot, hooker, hustler, lady of the evening, prostitute, scarlet woman, streetwalker, whore, working girl

ارجاع به لغت call girl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «call girl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/call girl

لغات نزدیک call girl

پیشنهاد بهبود معانی